گروه سیاسی صابرنیوز: مصطفی شریفی؛ چند هفته ای است که از فوت بانو امینی که خبر فوت آن مرحومه سبب بعضی نا آرامی ها در کشور شد ،می گذرد که البته این آشوب ها و اغتشاشات بنا به اعتراف دستگیر شدگان اکثراً با پشتیبانی دول غربی بوده که متاسفانه سبب سلب آسایش هموطنان شد و خسارت جانی و مالی زیادی به کشور تحمیل کردند بطوریکه؛

 

علیرضا قیطاسی دبیر شورای هماهنگی بانک‌های دولتی، با اشاره به آسیب‌های وارد شده به شعب بانک‌ها و تخریب اموال عمومی در ‌اغتشاشات اخیر توسط اغتشاشگران، اظهار داشت: اغتشاشگران شیشه‌های 240 شعبه در سراسر کشور را شکستند، همچنین 6 شعبه در استان‌های خراسان شمالی و ایلام با تخریب 90 درصدی و 6 شعبه بانک نیز با تخریب 60 تا 80 درصدی مواجه شد‌ند.

 

 و یا عبدالمطهر محمدخانی رئیس مرکز ارتباطات و امور بین‌الملل شهرداری تهران درباره تصاویر منتشر شده از آسیب‌های آشوب‌گران به تجهیزات آتش‌نشانی پایتخت گفت: متأسفانه در جریان اغتشاشات اخیر ۲۵ دستگاه خودروی سبک و سنگین و یک دستگاه تویوتا با تجهیزات کامل و متعلق به سازمان آتش‌نشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران دچار حریق و تخریب شد. خسارت ناشی از تخریب این تجهیزات بالغ بر ۶ میلیارد تومان برآورد می‌شود؛ البته این تنها بخشی از ۱۹ میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان خسارتی است که طی روزهای ۲۸ شهریورماه تا ۵ مهرماه به تجهیزات شهر تهران وارد شده است.

 

شهدای مدافع امنیت، از جمله نکات برجسته آشوب‌ها و اغتشاش‌های اخیر هستند؛ چهره‌هایی از مردم که با دستان خالی و بدون سلاح رزمی، در کوچه و خیابان حاضر می‌شوند تا امنیت شهروندان و ایران اسلامی را در برابر آشوب و تخریب حفظ کنند، اما در کمین ضدانقلاب قرار می‌گیرند و به شهادت می‌رسند.

 

در اغلب موارد، این شهدا، وسیله‌ای جدی برای دفاع از خود در اختیار نداشتند و صرفاً به ابزارهای مقابله با اغتشاش مجهز بودند، درحالی که گویی برخی جریان‌های معاند و ضدانقلاب، با هدف به شهادت رساندن و با گذراندن دوره‌های آموزشی خاص پا به میدان آشوب‌ها گذاشته بودند.

 

 

در روزهای اولیه، اغلب شهدا با استفاده از سلاح‌های سرد به شهادت رسیدند، اما هرچه آشوب‌ها بیشتر جنبه امنیتی گرفت و گروهک‌ها با برنامه ریزی وارد صحنه شدند، تعداد شهدا نیز فزونی یافت. اما این بار، همچون آنچه عصر شنبه گذشته در سنندج روی داد، مدافعان امنیت و بی‌سلاح رزمی، هدف تیرهای مستقیم و جنگی عناصر گروهک‌ها قرار می‌گیرند.

 

با عنایت به توضیحات داده شده باید گفت در این روزهای حساس است که باید خواص به کمک بیایند و شروع به روشنگری برای آحاد مردم کنند و موضع خودشان را از اغتشاش گران جدا کنند بعضاً دیده شد که برخی به ظاهر خواص کارهای شوآفی انجام دادند، درست مثل فتنه 88 که برخی به خاطر منعت و یا کسب آرای خاکستری و.. ساکت فتنه لفب گرفتند و از چشم امت حزب الله افتادند .

 

متأسفانه در روزهایی که خبر از مهاجرت و یا همکاری برخی سلبریتی ها با غربی ها برای ضربه زدن به نظام به گوش می رسد بعضی از دولتمردان با تز روشنفکری خواسته یا ناخواسته آب در آسیاب دشمن می ریزنند. یکی از افرادی که بسیاری به درایتش در این شرایط امید داشتیم عزت الله  ضرغامی وزیر کنونی میراث گردشگری و رئیس اسبق صدا وسیماست.

 

اما ضرغامی در این ایام مواردی در شبکه اجتماعی منتشر کرده که اگر نمی دانستیم ضرغامی کیست، می گفتیم حتما نویسنده این نکات در شبکه اجتماعی خارج نشین است . البته وی در کسوت وزیر گردشگری سعی زیادی انجام داده تا گفتمانش  را روشنفکرانه و متفاوت از امت حزب الله به افکار عمومی معرفی کند و به قول خودش زیر میز بزند، آنچنان که چند پیش گفته بود؛ دوقطبی بین ایران باستان و ایران پس از اسلام بین علما و برخی افراد مسئول بسیارجدی بود؛ اما امروز این مسئله را من حل کردم. یکی از جاهایی که من زیر میز زدم همین موضوع بود و امروز وقتی در مورد کوروش و داریوش و کتیبه‌های تاریخی و... صحبت می‌کنم، کسی نمی‌گوید ضرغامی هم سکولار و طاغوتی شده است! متأسفانه از بعد از انقلاب با افرادی مواجه هستیم که با شادی و زیبایی و اصلاً حتی با معماری مشکل دارند و می‌گویند این کارها طاغوتی است.»

رئیس اسبق صدا وسیما حتی در جایی دیگر در پاسخ به اینکه در چند سال اخیر ، برخی از شهرها مثل مشهد با یک‌سری اظهارات، اقدامات و محدودیت‌ها روبه‌رو بوده‌ایم شما اثرگذاری این محدودیت‌ها را قبول دارید و ممکن است که اعمال نفوذی در جهت اصلاح داشته باشید؟ گفته بود؛« اگر منظور شما این است که در مورد آقای علم‌الهدی صحبت کنم، در حال حاضر چنین برنامه‌ای ندارم و فعلاً مسئله من نیست. اما برای سیاست‌های گردشگری وزارتخانه، هیچ خط قرمزی قائل نیستیم و با توجه به اینکه گردشگری و شادی و تفریح حق همه مردم است، این سیاست‌ها را در همه کشور اعمال می‌کنیم و هر جایی هم مانعی باشد، مانع را برطرف می‌کنیم تا مردم از حقشان بهره‌مند شوند.»

 ضرغامی شاید دوست داشته باشد، در جامعه با عنوان پدر معنوی روشنفکران معرفی دوباره شود ؛که همین هم امر بنا به تجربه به ایشان عرض می کنیم که  آخر و عاقبت ندارد ولی اگر اصرار به صبحانه دادن به چهره های روشنفکر جامعه دارد و اهدافی برای خودش از این موضع گیری ها قائل شده نباید از خط قرمزها عدول و دستاوردها نظام و اسلام را به اسم جذب و یا هر چیزی دیگر تخریب و تضعیف کند.

 

نگارنده در پایان ، برادرانه به آقای ضرغامی عرض می کند؛  برای عاقبت بخیری ، مشاورین و دورنمای کاری خودت را تغییر بده تا در صفوف انقلاب باقی بمانی همین و همین