بخشهایی از سخنان این عالم دینی را میخوانید:
وجود مقدس امام حسن عسکری (علیهالسلام) کوتاهترین دوران امامت را دارند و عمر ایشان نیز 28 سال بوده که عمر کوتاهی محسوب میشود. شرایط زندگی ایشان نیز بسیار سخت و دشوار بوده است؛ ایشان بیش از چهار سال در سامرا تحت نظر و کنترل بودند. بهعنوان آخرین امام حاضر در جامعه، طبیعی است که امام بعد از ایشان نیز به غیبت میرود و این باعث میشود که بیشتر تحت نظر و توجه قرار بگیرند. به همین دلیل، زندگی این امام بزرگوار تفاوتهایی با سایر ائمه دارد. امام حسن عسکری (ع) فرمودهاند هیچیک از پدران من به اندازه من در مورد امامتشان شک و تردید نداشتهاند. این امام بزرگوار در شرایط سخت و بحرانی زندگی میکنند.
چند سالی است که برخی از مؤسسات قم، بهویژه دوستان تاریخپژوه، همایشی تحت عنوان «ابناء الرضا» برگزار کردهاند. این کار بسیار خوبی است، زیرا پسران امام رضا (ع) شامل امام جواد (ع)، امام هادی (ع) و امام عسکری (ع) در این همایشها معرفی میشوند. بهتازگی آثار این همایش برای امام کاظم (ع) و امام جواد (ع) منتشر شده و آثار امام هادی (ع) نیز منتشر شده است. آثار امام عسکری (ع) هنوز منتشر نشده، اما مقالات آن آماده انتشار است و بهزودی منتشر خواهد شد.
معرفی یکی از شاگردان بزرگ امام عسکری (ع)
شیخ طوسی نقل میکند که 104 شاگرد برای امام عسکری (ع) وجود داشتند و از این تعداد، 35 نفر تقریباً ایرانی بودند. یکی از این شاگردان، ابو هاشم جعفری است.
ابو هاشم جعفری مردی انقلابی، شجاع و شاعر سیاسی بود و لهجهای صریح داشت. او روایات فراوانی را نقل کرده و شعر معروفی دارد که میگوید: «ای آل پیامبر، آیا من از شما جدا شوم؟ کسی که از شما جدا شود، از سلامت و نجات جدا شده است.» ابو هاشم جعفری میگوید: «هر وقت به این دو امام بزرگوار، یعنی امام هادی و امام عسکری (ع) وارد میشدم، هر بار نشانهای، معجزهای یا کرامتی از آنها مشاهده میکردم.»
معرفی سه گروه مهم از مردم در سوره فاطر
ذیل آیه شریفه سوره فاطر، آیه 32، قرآن کریم مردم را به سه دسته تقسیم کرده است: «الَّذِینَ اصْطَفَیْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ وَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَیْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ». در این آیه، بهطور خاص بیان میشود که برخی از مردم به خود ظلم میکنند، برخی در میانه راه هستند و برخی سبقت میگیرند.
ابو هاشم جعفری میگوید: «وقتی به خدمت آقا و مولایم، امام حسن عسکری (ع) رسیدم، از ایشان خواستم این سه دسته را برای من توضیح دهند. امام (ع) فرمودند: «ظالم لنفسه» کسی است که به امام زمانش ایمان نداشته باشد، به خود ظلم کرده است. چگونه ممکن است امام معصوم جامعه کنار گذاشته شود و افراد به دنبال دیگران بروند؟ کسانی که مسیر خود را از معصوم و حجت خدا جدا میکنند، به خود ظلم میکنند، زیرا از نور امام محروم میشوند.
مقتصد کسانی هستند که معرفت امام را دارند و در فضایل مؤمنین و ویژگیهای آنها نیز بیان شده است. این افراد با معرفت به امام خود، در مسیر صحیح قرار دارند. سابق بالخیرات هم این دسته که به امام معتقد هستند و در مسیر خیرات و نیکیها پیشی میگیرند، امام معصوم (ع) را نمایندگی میکنند.
امام عسکری (ع) در ادامه فرمودند: «این سه دستهای که در سوره فاطر، آیه 32 آمدهاند، به این صورت هستند: سابق بالخیرات منظور امام است، مقتصد به معنی معتقد به امام است و ظالم لنفسه، منکر امام.»
ابو هاشم جعفری در ادامه میگوید: «وقتی این تفسیر را از امام عسکری (ع) شنیدم، اشک در چشمانم جمع شد و به خود گفتم: چقدر زیبا آقا این آیه را برای من تفسیر کرد! بعد از آن، امام به من فرمودند: «امر امامت بسیار بزرگتر از آن چیزی است که تو تصور کردی؛ شأن اهل بیت (ع) بسیار بالاتر از این حرفهاست. من به تو توصیه میکنم که همواره شکرگزار خداوند باشی که شیعه ما هستی و در خانه ما قرار داری. در روز قیامت، هر کس با امامش به صحرای محشر خواهد آمد و تو نیز با ما خواهی آمد. مطمئن باش که در مسیر خیر قرار داری.» این روایت از ابو هاشم جعفری، مرد انقلابی و شجاع، نشاندهنده عمق معرفت و محبت اهل بیت (ع) به شیعیان است و همواره به ما یادآوری میکند که در مسیر ایمان و معرفت امامان (ع) قرار بگیریم.
اهل معروف در بیان امام
یکی از روایات زیبایی که از امام حسن عسکری (علیهالسلام) نقل شده است، این است که ایشان فرمودند: «إنَّ فی الجنة بابًا یُقال له المعروف، لا یدخله إلا أهل المعروف». یعنی در بهشت دری وجود دارد به نام معروف که فقط اهل معروف میتوانند از آن وارد شوند. بهشت هشت درب دارد و دربهایی همچون باب المجاهدین و باب الریان نیز دارد.
مرحوم شیخ عباس در «سفینه البحار» به این نکته اشاره کردهاند که یکی از دربهای بهشت، باب الحسین (ع) است و اهل معروف، کسانی هستند که در این دنیا اهل معروف بوده و بیتفاوت نیستند.
بیش از یک میلیون نفر از آوارگان لبنان وارد کشور ما شدهاند. عدهای به عراق رفتهاند و شنیدم که مرجعیت تهران و مدینه همهچیز را در اختیار این آوارگان قرار دادهاند. همچنین در قم، کمیتهای از حوزه و کانونهای فرهنگی تشکیل شده که در حال برنامهریزی هستند. این افراد نیاز به خانه، غذا و امکانات دارند. مراجع عالیمقام نیز اجازه دادهاند که از سهم امام استفاده شود. اینها اهل معروف هستند؛ کسانی که شرایط را میبینند و به آن رسیدگی میکنند.
اگر بهعنوان مثال، ما فکر کنیم که چنین وضعیتی در قم رخ داده و ما به سوریه یا جاهای دیگر رفته بودیم، در حالی که با خانواده و بچههایمان هستیم، متوجه میشویم که برخی از این افراد یتیم هستند و پدر و مادرشان را از دست دادهاند. بهشت دری دارد به نام معروف و کسی وارد آن میشود که در این دنیا اهل معروف باشد.
ابو هاشم ادامه میدهد: « ما که اهل معروفیم و همواره در حال کمک کردن به مردم هستیم!» به همین دلیل در دل خودم گفتم: «خدا را شکر که ما کمک میکنیم و حتماً از این در خواهیم گذشت.» امام (ع) به سمت من برگشت و فرمود: «بله، بر آنچه که هستی پایدار بمان. زیرا اهل معروف در دنیا، اهل معروف در آخرت هستند. خداوند تو را از آنان قرار دهد، ای ابوهاشم!»
ابو هاشم در دلش خوشحال شد که کمک میکند، اما امام فرمودند: «اما این استمرار را حفظ کن و مبادا روزی آن را ترک کنی، زیرا برخی افراد تنها مقطعی کمک میکنند. «أفضَلُ العَمَلِ أَدومُ وَ إن قَلَّ» یعنی بهترین عمل، عملی است که استمرار داشته باشد، هرچند کم باشد. عادت بده به خودت که همواره کمک کنی.»
این روایت نشاندهنده اهمیت استمرار در انجام کارهای نیک و توجه به نیازمندان است. اهل معروف کسانی هستند که نه تنها در مواقع خاص کمک میکنند، بلکه همواره در صدد خدمت به دیگران هستند.
انتظارات امام عسکری (ع) از ما
ما شیعهایم و پیرو ائمه (علیهمالسلام) هستیم. امام عسکری (علیهالسلام) والد بزرگوار امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) است. مرحوم شیخ صدوق کتابی به نام فضائل الشیعه دارد که در آن بخشی از روایات مربوط به انتظار امام عسکری (علیهالسلام) از ما به عنوان شیعه را آورده است. من این موارد را دستهبندی کردهام، هرچند زمان کافی نیست که به همه آنها بپردازم. انتظار امام عسکری (علیهالسلام) شامل انتظارات اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است. همچنین، انتظارات امام در برخورد با اهل سنت بحث جالبی است که در زمان مناسب به آن میپردازم.
در اینجا چند مورد از انتظارات امام عسکری (علیهالسلام) از ما به عنوان شیعه را مطرح میکنم. ابتدا انتظارات اجتماعی را بیان میکنم. ایشان فرمودند: «شیعه علی هم الذین یثرون اخوانم علی انفسهم»؛ یعنی شیعههای اهل بیت و شیعه امیرالمؤمنین (علیهالسلام) کسانی هستند که ایثار کرده و دیگران را بر خود ترجیح میدهند. نمیگویند "غزه به ما چه" یا "لبنان به ما چه". متأسفانه در فضاهای مجازی، برخی افراد، حتی کسانی که عمامه به سر دارند، از حریم آزادی جمهوری اسلامی سوء استفاده کرده و به توهین میپردازند. این افراد جسارت میکنند و به شخصیتهایی چون شهید بزرگوار سید حسن نصرالله توهین میکنند و حتی به رهبر انقلاب جسارت میورزند. این واقعاً مظلومیت نظام است که شخصی با چنین لباس و مقام اجتماعی، به خود اجازه میدهد تا بر منبر نشسته و به مردم توهین کند.
اگر برخوردی هم صورت گیرد، باید گفت که این اقدامات گناه فردی نیست و نظام را دچار چالش میکند. شبکههای غربی یکی از خوراکهای تبلیغاتی خود را بر این افراد قرار میدهند و آنها را به عنوان آیتالله یا علامه معرفی میکنند تا ببینند که آیا حرف مخالفی میزنند یا نه. شیعه علی (علیهالسلام) کسی است که دیگران را بر خود ترجیح میدهد و همانطور که خداوند در قرآن فرموده است، «لا یراهم الله حیث نهام»؛ یعنی در مکانهایی که خداوند نهی کرده، شیعهها دیده نمیشوند.
در حالی که آمار مصرف مشروبات الکلی در کشور ما وحشتناک است. آقایان، این موضوع به صورت رسمی مطرح نیست، اما غیررسمی وحشتناک است و دلیل آن هم تلفات و حوادثی است که این روزها در اخبار از مازندران، همدان، شیراز، قم و دیگر مناطق گزارش میشود. چرا باید این مسائل اینقدر عادی شوند؟ بهویژه اینکه برخی از فرهیختگان و تحصیلکردگان نیز در این جلسات در مورد آن صحبت میکنند. چرا باید موضوع مشروبات الکلی اینقدر عادی شود در حالی که ما انتظار داریم که بعد از انقلاب، اینگونه مسائل جمع شوند؟ باید گفت که مشروبفروشیها جمع نشدهاند، بلکه مشروبخواری همچنان ادامه دارد و نیاز به تذکر و توجه بیشتری داریم.
امر به نماز و بهویژه نماز جمعه موضوعی بسیار مهم است. باید به این نکته توجه داشته باشیم که گاهی در برخی مدارس علمیه، مثلاً در یک مدرسه با 800 نفر طلبه، تنها 100 نفر در نماز حاضر میشوند. چرا باید چنین وضعیتی پیش بیاید؟ البته این موضوع را درباره مراکز شهرستانی یا ادارات مطرح نمیکنم، بلکه به مراکزی اشاره دارم که از آنها انتظار میرود، بهخصوص از قبل از نماز، شیعه در موضع امر و دعوت به نماز دیده شود.
امام عسکری (علیهالسلام) فرمودند: «شیعة علی هم الذین یقتدون بعلی فی اکرام اخوانهم المؤمنین»؛ یعنی شیعیان علی (علیهالسلام) کسانی هستند که در تکریم و احترام به برادران مؤمن خود به علی (علیهالسلام) اقتدا میکنند. انتظار امام از ما این است که شیعه امیرالمؤمنین (علیهالسلام) کسی باشد که در اکرام و احترام به مردم و برادران مؤمن، پیرو آن حضرت باشد.
وجود مقدس امام عسکری (علیهالسلام) در یک روایت فرمودند: «کونوا لَنا زَیناً وَ لا تَکونوا عَلَینا شَیناً»؛ یعنی زینت ما باشید و مایه ننگ ما نشوید. وقتی یک شیعه، صداقت، امانت و ورع را رعایت کند، بر اساس همان نامهای که ایشان مرقوم کردهاند، مردم با رهبران خود شناخته میشوند. مردم میگویند: اینها طلبههای این حوزه هستند یا اینها کارمندان این ادارهاند. شیعه را با اهل بیت (علیهمالسلام) میشناسند.
تفاوت محب و شیعه
به یاد دارم داستانی را که دزدی از صرافی در زمان امام عسکری (علیهالسلام) دستگیر شده و به حضور امام آوردند. او بهطور مکرر فریاد میزد: "من شیعه امام عسکرم، شیعه امیرالمؤمنینم." اما امام (علیهالسلام) فرمودند: «معاذالله ما هذا من شیعه علی»؛ یعنی این فرد از شیعه علی (علیهالسلام) نیست. او دروغ نمیگفت، زیرا حضرت علی (علیهالسلام) را دوست داشت، اما امام فرمودند: «فان من موالینا و محبینا»؛ یعنی او ما را دوست دارد.
جورج جرداغ هم حضرت علی (علیهالسلام) را دوست دارد، ولو مسیحی باشد. آنتوان بارا نیز امام حسین (علیهالسلام) را دوست دارد، حتی اگر مسیحی باشد. هندوها هم درباره امام حسین (علیهالسلام) اشعاری سرودهاند. اما محبت با تشیع متفاوت است. سپس امام فرمودند: «الفرق أن شیعتنا هم الذین یتبعون آثارنا، و یطیعونا فی جمیع أوامرانا و نواهینا، فأولئک من شیعتنا. فأما من خالفنا فی کثیر مما فرضه الله علیه فلیسوا من شیعتنا»؛ یعنی شیعیان ما کسانی هستند که از آثار ما پیروی میکنند و دستورات ما را به کار میبندند و از آنچه نهی کردهایم اجتناب مینمایند. اما کسانی که در بسیاری از آنچه خداوند بر آنها واجب کرده با ما مخالفت میکنند، از شیعیان ما نیستند.
امام عسکری (علیهالسلام) در سامرا زندگی میکردند، جایی که شیعهها در دور و بر ایشان نبودهاند. در این راستا، ایشان فرمودند: «صلوا فی عشایرهم و اشهدوا جنائزهم وعودوا مرضاهم، و ادوا حقوقهم، فان الرجل منکم اذا ورع فی دینه و صدق فی حدیثه و ادی الامانة و حسن خلقه مع الناس قیل هذا شیعی فیسرنی ذلک»؛ یعنی در گروههای مخالفان (مخالفان) نماز بخوانید، در تشییع جنازههای آنها شرکت کنید، بیمارانشان را عیادت کنید و حقوق آنها را ادا نمایید، زیرا اگر مردی از شما در دین خود ورع داشته باشد، در سخنش راست بگوید، امانت را رد کند و اخلاقش با مردم خوب باشد، گفته میشود: "این شیعه است." و من از این موضوع شادمان میشوم.
مقام معظم رهبری نیز برای اسماعیل هنیه نماز خواندند و بر شهید سلیمانی نیز نماز خواندند. نکتهای که برخی در کشور به آن توجه ندارند این است که نگاه آنها فقط تا جلوی همین منبر است. برخی پشت سر منبری مینشینند که تابلوهای قرمز و لعنهای مختلف را نشان میدهد و به توهین میپردازند. در حالی که باید توجه داشت که امام (علیهالسلام) اینگونه زندگی میکردند. اگر امام به این شکل زندگی میکرد، آیا میتوانستند ابو حنیفه را به درس خود بیاورند؟ آیا میتوانستند با مالک بن انس و دیگران ارتباط داشته باشند؟
در زمان امام صادق (علیهالسلام)، اختلاف نظر در جامعه به حدی بود که حتی خود گروههای مختلف، مانند مالکیها و شافعیها، یکدیگر را تحمل نمیکردند. با این حال، تمام این گروههای مختلف از جمله صوفیه و فرقههای دیگر بر یک موضوع اتفاق نظر داشتند و آن فضایل و احترام به امام صادق (علیهالسلام) بود. در حالی که امام صادق (علیهالسلام) هیچگاه از خط قرمزهای خود عبور نکرد.
امام صادق (علیهالسلام) همان کسی است که در منا، 12 مرتبه، یعنی در هر چهار طرف، هر طرف سه بار فریاد زد: «الإمامَ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ثُمَّ الْحَسَنُ ثُمَّ الْحُسَیْنُ ثُمَّ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ ثُمَّ أَنَا ثُمَّ مِنْ بَعْدِی مُوسَی ابْنِی ثُمَّ مِنْ بَعْدِهِ وَلَدُهُ عَلِیٌّ وبَعْدَ عَلِیٍّ مُحَمَّدٌ ابْنُهُ وبَعْدَ مُحَمَّدٍ عَلِیٌّ ابْنُهُ وبَعْدَ عَلِیٍّ الْحَسَنُ ابْنُهُ والْحُجَّةُ مِنْ وُلْدِ الْحَسَنِ». امام صادق (علیهالسلام) بیشترین زیارات را درباره امام حسین (علیهالسلام) دارد و توصیههای فراوانی درباره غدیر نیز بیان کرده است.
با وجود این همه تأکید بر فضایل اهل بیت (علیهمالسلام) و احترام به اصول خود، امام صادق (علیهالسلام) به گونهای عمل کرده که تمام این فرقههای مختلف از توهین به ایشان پرهیز کردهاند.