پایان سوریه؟ در جنگ اراده‌ها
کد خبر: ١٦٦٢٠١ تاریخ انتشار: ٢٠ آذر ١٤٠٣ - ١٠:٠٥
صفحه نخست » یادداشت
پایان سوریه؟ در جنگ اراده‌ها

یادداشت مجتبی عرب؛ قرائن را همه میبینید سوریه فاصله کوتاهی با سقوط کامل دارد اگر اندکی وجدان در کنار فطرت درون برخی باقی مانده باشد؛ پیش بینی های این چند ماهه و یکساله همه مدعیان را میتوانند مرور کنند و ببینند کدام گروه متوهم بود؟ کدام گروه خائن بود و منتفع؟ کدام گروه مظلوم بود و مقتدر؟ کدام گروه واقع بین بود و تلاشگر برای خلق آرایشی به نفع مظلومین مقتدر ؟ و البته خائنین و ترسوها و مدافعین و اراذل رسانه ای شان و همینطور متوهمین در امتداد نیاز آنها چگونه «واقع بین ها را هو می کردند؟

اما برادران و خواهرانم در جستجوی عوامل این انفعال و زمین چسبیدگی ) اثاقلتم إلى الارض در خود باشیم!

واقعیت همین چند خط است سوریه تاوان ضعفها و نظام غلط حزب بعث را نمی دهد، اگر چنین بود خیلی کشورهای مرتجع با حکومت پادشاهی در همین منطقه خود ما باید خیلی زودتر از اینها تاوان میدادند. سوریه در یک کلام تاوان ایستادگی خود در محور مقاومت و جمع ایستادگان در برابر آمریکا و اسرائیل را میدهد سوریه در آستانه سقوط است به همین دلیل باقی هر چه هست یا فرع است یا نهایتاً زمینه!

تحلیل هایی که معارضین را عده ای سنی گوگولی تصویر میکنند که حقشان از نظام دیکتاتور را طلب کردند و نه کافرانی تکفیرگر که نیروی اسرائیل و یهود هستند برای خلق نظم مدنظر شیطان در منطقه ما!

تحلیلهایی که با شعبده بازی از اعزام صد هزار نیرو همین هفته اخیر به سوریه میگفت و نقشه پیچیده ایران را نشان میدادند و رکب ارتش سوریه در فلان نقطه به تروریستها را اعلام میفرمودند!

تحلیل‌هایی که با فهم غلط و تجویزهای غلط تر آخر الزمانی از منابع روایی ما بی عملی در شامات را پیشنهاد میدادند!

و گل سرسبد تحلیلهای توهمی متکلمینی که کار به واقع ندارند کارشان مثل سوفسطاییان از نتیجه به توجیه آغاز میشود اگر بجنگیم در سوریه از ضرورت جنگ مقاله ها میگویند اگر سوریه را دو دستی به اسراییل تحویل دهیم از ضرورت تحویل و عقب نشینی از سوریه دیکتاتور میگویند اگر خون پاک مدافعان حرم را روانه حفظ محور مقاومت کنیم نسخه رمان نویسی از احوالات آنها را روانه بازار هنر میکنند اگر وا بدهیم نسخه مقالات علمی چرا باید در سوریه وا داد و مقاومت مهم نیست و هرچه بوده تقصیر خود بشار اسد است نه ما را می نویسند.

حالا به شما بگویم ورژن آپدیت شده ایشان احتمالا علاوه بر حمله به اسد شروع به حمله به دولت پزشکیان خواهد کرد تا بازآرایی جدید برای دستگاه موهومی خود در واقع با نسخه زمان روحانی فعلا خود و هوادارانش را آرام می کند
آری دوستان من این فهم های موهومی غافلانه و بعضاً خائنانه همه جزئی از علل و ریشههایی انفعال ماست.

با عقل و محسابه که نگاه کنیم پایان سوریه یعنی پایان پشتیبانی از حزب الله لبنان، یعنی آغاز آتش سخت در عراق یعنی حمایت سرسختانه مرتجعین مسلمان از یهود غاصب قدس و خلق یک سنگر دفاعی مستحکم برای اسرائیل یعنی محاصره شمالی و جنوبی ایران با زنگزور و آی مک یعنی گستاخ تر شدن ضد انقلاب داخلی برای ناامنی درون کشور، یعنی آغاز جنگ روشن تر از امروز در خود مرزهای ایران.

واقعیت این است که هر چشم غیر مسلحی میدید که در ایران جمهوری اسلامی مقاومت دو اراده وجود دارد چون دو فهم دو منافع دو جور زندگی دو جور تصویرسازی از آینده کشور و جهان وجود دارد مسأله اصلی هم دولت نیست وفاق تنها بوستر و شتاب بخشی بود برای یکدستی بیشتر حول یک اراده و منزوی کردن اراده دیگر!

بله حذف و شهادت رییسی بخشی از پازل آمریکا و صهیونیست ها بود برای راحت تر شدن نرمال سازی جمهوری اسلامی و حسابگر و معامله گر شدن آن همینطور راهی بود تا جمهوری اسلامی مقاومتی ایران خود را بیچاره و منفعل ببیند!

کما اینکه حذف و شهادت سید حسن هم قطعه ای از حذف اراده های پولادین خیر و مقاومت و خالی کردن عرصه به نفع بزدلان و حسابگران و منفعلان بود!

کما اینکه حذف و شهادت قاسم سلیمانی هم بخش آغازین همین جورچین دشمنانه بود چون سیزده سال قبل او تنها کسی بود که حرف آقا را در بین مسئولین وقت جدی گرفت و گفت نمیگذاریم سوریه به تاوان مقاومت سقوط کند همان جایی که در دولت احمدی نژاد و بعد دولت روحانی باعث دعواهای جدی میان مسئولین شد!

غفلت از وجود این دو اراده غفلت از نقش ما در تقویت اراده ها غفلت از اقدام و کنشگری که وظیفه ما بود، غفلت از خلق سازوکارهای به میدان آوردن اراده های مردمی سپردن سرمایه های مردمی و اراده‌گر حزب الله به رویکردهای همایشی نمایشی و event گرا پوک کردن ذهنیت ها با گزارش های متکلمانه از پیشرفت و فهم غلط از روایت پیشرفت میدان دادن به تزریق گران مخدر به بدنه حزب الله و انفعال سازان تماشا و تئوریزه کردن حداقلی کردن نقش مردم ذبح آرمانها و مصلحت ها با فهم غلط از هر دو تکیه بیش از حد کنشگری بر برخی ساختارها و سازوکارهای خسته و منفعل موجود همه بخشی از قصور و تقصیر ما بود در جنگ اراده ها!

صحنه را از لوث تحلیلهای انفعال ساز پاک کنیم در سال ۶۰ گام دوم در آغاز جنگ تحمیلی گام دوم با وجود اشغال شدن خرمشهر و فرض بودن کسانیی مثل بنی صدرها در لایه تصمیم گیران نظامی و امنیتی و سیاسی!

بازهم اراده های واقعی مومنانه ، مبتکرانه و جوانانه میتواند این صحنه را به نفع اراده رهبر حق دگرگون کند.

خدای دهه ۶۰ هنوز هم هست! امام دهه ۶۰ هم در قامت آقای عزیز ما حاضر است!

منفعلان غافلان جاهلان و خائنان همانطور که آن روز هم در مسئولین سیاسی و امنیتی و نظامی و رده های بالا و اطراف امام بودند امروز هم به صورت هایی روبروی انقلابیهای جوان و انقلابیهای حاضر در بین مسؤلین صف کشی می‌کنند.

در این لحظه های حساس می‌ماند سهم ما!





Share
* نام:
ایمیل:
* نظر:

پربازدیدترین ها
پربحث ترین ها
آخرین مطالب


صفحه اصلی | ارتباط با ما | آرشیو | جستجو | پیوندها | لیست نظرات | درباره ما | نظرسنجی | RSS | ایمیل | نسخه موبایل
طراحی و تولید: مؤسسه احرار اندیشه